در جلسه معرفی مکاتب ادبی در داستاننویسی، «مدرنیسم»، «پست مدرن» و «فوتوریسم» معرفی شدند.
در پایان جلسه ابوالفضل درخشنده به جمعبندی تکمیلی مباحث پرداخت و تاکید کرد: این مکاتب، در واقع سلیقههایی هستند که منتشر شدهاند. در خصوص ویژگیهایی که برای فراداستان بر میشمرند، حضور ملموس و مشخص نویسنده در فضای داستان است که نوعی سلیقه است. ما قبل از مکاتب مدرنیسم و پستمدرن هم نتیجهگیری مستقیم و غیرمستقیم را داشتیم؛ پس آنها تکنیک جدیدی ارائه نکردهاند. اگر خواننده را در شرایطی قرار دهیم که خودش بتواند نتیجهگیری کند و تصمیم درست را اتخاذ کند، یعنی در اوج رهاکردن داستان. نتیجۀ یک کشمکش خوب، بحران است. بحران یعنی جایی که خواننده در هول و ولا قرار میگیرد. حالا آنها بحران را حذف میکنند و نقطۀ اوج را جایگزین میکنند؛ ولی مگر میشود تا بحرانی شکل نگرفته، نقطۀ اوج تشکیل شود؟ بهعبارتبهتر، ثمرۀ یک کشمکش خوب، بحرانی است که به نقطۀ اوج منتهی بشود؛ اما در مدرنیسم به این فرآیند توجهی نمیشود. این مکتب سعی داشت ضربآهنگ داستان را تند کند؛ درحالیکه ما میگوییم ضربآهنگ متناسب داستانی. مدرنیسم، حرکت و سرعت رو به ازدیاد را بر هم زده و میگوید شما با سرعت شروع کنید؛ یعنی با نقطۀ اوج. چون مدرنیسم بعد از جنگ جهانی شکل گرفت، با یک دنیای افسرده مواجه بود. تمام فکر اولیههایی هم که شکل گرفت، از پراکندگی ذهنی افراد شکل گرفت.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، چهارمین جلسه از سلسله نشستهای نقش مکاتب ادبی در هنر داستاننویسی با حضور جمعی از نویسندگان و منتقدان در کانون ادبیات داستانی سرو برگزار شد.
در ابتدای جلسه، مهرداد عادلی با معرفی مکتب مدرنیسم گفت: مدرنیسم به جنبشی اطلاق میشود که در حدود سالهای ۱۸۹۰تا۱۹۴۰ در اروپا به راه افتاد. اوج آن در دهۀ ۱۹۲۰تا۱۹۳۰ در فرانسه بود. مدرنیسم از ریشۀ لاتین modo، بهمعنای «زمان حال» یا «هماکنون» به دست آمده است. در این دوره، در ادبیات در کنار نقد ادبی، مبحث نظریههای ادبی به وجود آمد. بحثهای دیگر از جمله هرمنوتیک، زبانشناسی، روانکاوی و علوم جدید دیگر باعث شدند که به مقولۀ رمان از دیدگاههای جدیدی نگریسته شود. مدرنیسم اصطلاحی است که در هنرها و ادبیات، به معنای گسستن خودآگاهانه از گذشته و جستوجوی قالبهای جدید برای بیان است؛ بهخصوص به جنبشهای پیشتاز نیمۀ نخست قرن بیستم دلالت میکند و...
وی در ادامه به تطبیق ویژگیهای مکتب مدرنیسم با اصول و تکنیکهای داستاننویسی پرداخت و گفت: بهلحاظ تطبیق با انواع زاویهدیدها در مکتب مدرنیسم همانطورکه به آن اشاره شد، نویسنده بهقول جیمز جویس خود را از صحنۀ داستان کنار کشیده و به سوهانزدن ناخنهای خود مشغول است و روایتپردازی، شناخت و دریافت روابط داستان را بر عهدۀ خود خواننده میگذارد. در این مکتب، زاویهدیدهای تخصصی ایجاد شده و از آنها بهصورت ترکیبی یا تکی استفاده میشود. زاویهدیدهایی مانند زاویهدید نمایشی، جریان سیال ذهن (تکگویی درونی)، تکگویی نمایشی، زاویهدید دومشخص و دانای کل قائمبهشخص استفاده میشود؛ یعنی به مانند مکاتب و رمانهای قبل از خود که یک راوی دانای کل یا محدود وجود داشته باشد و به تعاریف روابط بین شخصیتها و رویدادهای داستان بپردازد، نیست. نویسنده سعی میکند فقط به روایت واقعه (داستان) بدون هیچگونه دخل و تصرف و اظهار نظر بپردازد که این امر باعث شریکشدن خواننده در روند داستان شده و خود به درک روابط و ماجرا نائل شود.
عادلی به معرفی مکتب پستمدرن پرداخت و گفت: تعریف مشخص و معینی ندارد و تمام رشتهها سعی در تعریفی از آن کردهاند. بهمعنای دقیق کلمه یک مکتب فکری نیست. جنبش فکری یکپارچهای هم نیست که هدف یا زاویهدید مشخصی داشته باشد و نظریهپرداز یا سخنگوی واحدی نیز ندارد؛ چون همۀ رشتهها از فلسفه و مطالعات فرهنگی گرفته تا جغرافی و تاریخ هنر، آرائی در این زمینه مطرح کردهاند. این مکتب مفهوم پیچیده و مشکل است و چندین دیدگاه وجود دارد: بحث وجود؛ بحث انسان معقول و منطقی؛ مسئلۀ ارتباط انسان و جهان؛ جهانشمولبودن.
در ادامۀ جلسه کاوه هرندی به معرفی مکتب فوتوریسم پرداخت و گفت: فوتوریسم جنبشی هنری است که با برخی گرایشات سیاسی توسط شاعر ایتالیایی مارنیتی در سال ۱۹۰۹ در میلان شکل گرفت. هنرمندان و نظریهپردازان این جنبش، تحتتأثیر پیشرفتهای صنعتی بشر، مانند ماشین بخار، اتومبیل، برق و... بر این عقیده بودند که سرعت و زمان در حرکت سریع خود از این قرن به بعد جزء جداییناپذیر تمدن بشری است. در نتیجه هنری که به دور از چنین دیدگاه هایی شکل بگیرد هنری غیر مدرن، کهنه و به دور از ارزش است. به عقیدۀ ایشان، انسان مدرن دیگر احتیاجی به موزه ندارد؛ بلکه جریان سریع و پرشتاب تکنیک و مدرنیته مانند سیلی موزهها را با خود خواهد برد و ویران خواهد کرد. مرکز این جنبش در ایتالیا بوده و در کشورهای دیگر نیز وجود داشت.
وی ادامه داد: فوتوریستها در بسیاری از زمینهها مانند نقاشی، مجسمهسازی، سفالگری، تئاتر، موسیقی، معماری و حتی آشپزی فعالیت کردند. اولین فوتوریستی که عقاید این جنبش را نوشت، یک شاعر ایتالیایی به نام فیلیپو توماسو مارینتی بود. مقالۀ او را در روزنامۀ فیگارو در سال ۱۹۰۹ چاپ کردند. در آن مقاله مارینتی نوشته بود که فوتوریستها از گذشته بدشان میآید و مخصوصاً از فکرهای گذشته در مورد هنر و سیاست خیلی بدشان میآید. او و دیگران در جنبش فوتوریست، به تکنولوژی و سرعت و خشونت عشق نشان میدادند. برای فوتوریستها ماشین، هواپیما و شهرهای صنعتی نشانههای بسیار مهمی بودند؛ به خاطر اینکه پیروزی انسان را بر طبیعت نشان میدادند. دورۀ نفوذ و رواج فوتوریسم بسیار کوتاه بود و در اروپا، پیش از پایان جنگ جهانی اول و در روسیه و شوروی سابق تا سال ۱۹۲۱ از بین رفت؛ اما این شیوه بر ادبیات جدید اروپا تأثیر زیادی گذاشت و مکتب های کوبیسم، دادائیسم و سوررئالیسم از آن تأثیر پذیرفت.
در پایان جلسه ابوالفضل درخشنده به جمعبندی تکمیلی مباحث پرداخت و تاکید کرد: این مکاتب، در واقع سلیقههایی هستند که منتشر شدهاند. در خصوص ویژگیهایی که برای فراداستان بر میشمرند، حضور ملموس و مشخص نویسنده در فضای داستان است که نوعی سلیقه است. ما قبل از مکاتب مدرنیسم و پستمدرن هم نتیجهگیری مستقیم و غیرمستقیم را داشتیم؛ پس آنها تکنیک جدیدی ارائه نکردهاند. اگر خواننده را در شرایطی قرار دهیم که خودش بتواند نتیجهگیری کند و تصمیم درست را اتخاذ کند، یعنی در اوج رهاکردن داستان. نتیجۀ یک کشمکش خوب، بحران است. بحران یعنی جایی که خواننده در هول و ولا قرار میگیرد. حالا آنها بحران را حذف میکنند و نقطۀ اوج را جایگزین میکنند؛ ولی مگر میشود تا بحرانی شکل نگرفته، نقطۀ اوج تشکیل شود؟ بهعبارتبهتر، ثمرۀ یک کشمکش خوب، بحرانی است که به نقطۀ اوج منتهی بشود؛ اما در مدرنیسم به این فرآیند توجهی نمیشود. این مکتب سعی داشت ضربآهنگ داستان را تند کند؛ درحالیکه ما میگوییم ضربآهنگ متناسب داستانی. مدرنیسم، حرکت و سرعت رو به ازدیاد را بر هم زده و میگوید شما با سرعت شروع کنید؛ یعنی با نقطۀ اوج. چون مدرنیسم بعد از جنگ جهانی شکل گرفت، با یک دنیای افسرده مواجه بود. تمام فکر اولیههایی هم که شکل گرفت، از پراکندگی ذهنی افراد شکل گرفت.
لینک خبر:
http://fhnews.ir/fa/news/103512/%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%B4%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AB%D9%85%D8%B1%D9%87-%DB%8C%DA%A9-%DA%A9%D8%B4%D9%85%DA%A9%D8%B4-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%B7%DB%80-%D8%A7%D9%88%D8%AC-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%AF